مطالب خبری وشعر

هدف این است که در این وبلاگ اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهم

مطالب خبری وشعر

هدف این است که در این وبلاگ اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهم

قراره دل گریه کنه

غروب که از راه میرسه دلم خیلی می گیره وتنگ میشه برای روز هایی که می تونستم خوب باشم ولی نبودم ،برای دقیقه هایی که می تونستم ازشون به خوبی استفاده کنم ولی نکردم ، مرتب دیگرون را از خودم رنجوندم وتازه کلی هم حال می کردم، برای همین هم همه دوستم از بیشم رفتن ومن شدم یه عالمه درد دل که نمی دونم با کی درد دل کنم واگه روزی به کسی از خودم ودلم بگم می خنده ومی که تو که می گفتی دل چیه آدم بودن چیه برای هیچ کس وهیچ چیز دل نمی سوزوندی حالا جی شده ؛

دیگه از این همه تنهایی خسته شدم دلم می خواد جایی باشم که فقط خودم باشم وخدای خودم تا بتونم از این همه نامردمی که در حق مردم کردم توبه کنم تازه اگر خدا قبول کنه پس بهتره که برم جایی تا تنها باشم وکسی نتونه پیدام کنه اگه پیدام کنن بازم مجبورم بدی کنم آخه من به بد کردن عادت کردم این رو همه می دونن برای همین هم کسی به طرفم نمیاد اگه هم بیاد از ترس خیلی آهسته میاد ومی ره همه این بدی ها از روی شروع شد که رفتم برای کاری پیش بهترین فردی زندگی خودم فکر نمی کردم که با تلخی مواجه بشم ولی شدم وقتی از پشش رفتم تصمیم گرفتم که تا همه چیز نداشتم به طرفش نرم هرچه پیام داد بابا اشتباه شد برگرد گوش ندادم و این شد که دنیای خودمو فروختم به پول وزمانی متوجه شدم که پیر گریبانمو گرفته و داره می بردم به سمتی که همه خواه ناخواه باید برن.

همین جا لازمه یادآوری کنم که خوبی هرچه قدر هم زیاد باشه بازم کمه آخه می دونید خوبی مشکل همه کار ها را حل می کنه وهیچ وقت از خوبی بدی نخواهی دید ؛ اگر روزی روزگاری دوباره بتونم برگردم سر پله وال خودم اونوقت از نو شروع کنم شاید بتونم خودم را باز پیدا کنم ولی دیگه خیلی دیر شده است چون این دوره وزمونه کار خودش را انجام داده وراه فراری برام نزاشته اگه گذاشته بود که خیلی خوب بود ؛ وقتی در اولین نگاهت با بدی مواجه میشی چه می تونی بکنی چطور می تونی بگی هستم قبولت ندارن هر چه هم تلاش کنی فایده نداره آخه حرفی رو زدی که نباید می زدی چون حرف زدی کار دستت خودت دادی می گفتی من هستم همه این رو باور ندارن چرا چون نمی خواهند شما رویدست اونا بلند شی این رو می دونستی بالاخره من هم رفتم به کوری اکنون عمری هست که در کوری زندگی می کنم وهیچ وقت هم به روشنی نخواهم رسید .همین قدر کافی است

در باره

در باره خیلی از مسائل اجتماعی می توان بحث نمود که شاید در آینده به عنوان سند معتبر مورد استفاده قرار گیرد ،دنیای وبلاگ نویسی اگر امروز چندان اعتبار وارزشی نداشته باشد در آینده ایی نچندان دور موارد استفاده زیادی پیدا خواهد نمود که شاید آن وقت گرفتن یک وبلاگ از یک سایت بینهایت سخت باشد .

بنابراین بهترین زمان برای داشتن وبلاک همین امروز است ، برای گرفتن وبلاگ می توان به یکی از سایت های ارائه دهند وبلاگ رفت واز طریق ثبت نام در این سایت دارای وبلاگ شخصی شد یعنی دارای یک سایت خصوصی برای نوشته های خودت که البته می توان هر نوع مطلبی نوشت خیلی از جوانان و دانشمندان هستند که نمی توانند نوشته های خود را انتشار دهند وبلاگ بهترین مکان برای این کار است .

وقتی در باره وبلاگ می نویسم کمی ناراحت می شوم چون احساس می کنم که در این مورد حقوق وبلاگ نویسان وبلاگر ها رعایت نمی شود و گاها هم مورد مواخذه قرار می گیرند البته خیلی دلم می خواست که خودم هم می توانستم یک چنین سایتی برای ارائه وبلاگ به دیگران را داشتم تا دامنه بلاگر ها وسیع تر شود ، خوب اکنون همین کسانی که این کار را دارند انجام می دهند واقعا زحمت میکشند و فضایی را خریداری نموده این فضا را در اختیار افراد به صورت رایگان قرار می دهند .مطالب نوشته شده را بررسی می کنند .در مواقع ضروری از بلاگر ها دفاع می کنند کیفیت کار را بالا می برند .اما این کار ها زمانی با ارزش می شود که بلاگر ها تشکری از بلاگستان دار ها به نمایند ویادی از مدیریت های این گونه سایت مانند بلاگ اسکای، میهن بلاگ، پرشین بلاگ، پارسی بلاگ،بلاکفا، و تعدادی دیگری که اسمشان را فراموش نمود و یا سایت هایی مانند آوای آرام .وسایرین که همگی در راستای اعتلای فرهنگ کشور تلاش می کنند جای تشکر را دارند و لازم است ازشان تشکر کنیم .

در انتهای این بحث خواستار این هستم که این بلاگستان ها همت کنند واز تمام وبلاگ دارند بخواهند که زمینه فعالیت خود را معلوم کنند تا مشخص شود که در چه زمینه ایی فعالیت دارند وقتی این زمینه ها معلوم شد آن وقت وظیفه بلاگستان ها است که به طور جدی در طبقه بندی بلاگ ها اقدام کنند تا معلوم شود که چه تعداد بلاگر در ایران داریم ودر چه زمینه هایی فعالیت می کنند.تا بتوانیم هدف از وبلاگ داری وبلاگ نویسی را بدانیم و به خواسته خود که دانستن این موضوع است برسیم این کار خیلی سخت است ولی خوب می توان به آن رسید و کار در این راستا انجام داد هرچند مدیران چند بلاگستان در مصاحبه های خود گفته اند این کار مشکل است .این را می دانیم تلاش در این راه لازم است تا موفق شویم باز هم خواهم نوشت

موفق وجاری باشید

زن واسلام

گاهی می خواهند زنان را بدون اینکه خودشان هم بخواهند به راهی راهنمایی کنند که همه اش پر از سنگ وکلوخ است ، اگر هم اعتراضی کردند می گویند خودتان خواستید که با مردان مساوی باشید، وقتی خواستار تساوی هستید این ها را هم دارد ، حالا بیا وثابت کن که خواستار تساوی نیستیم می خواهم تشابه داشته باشیم دوباره از نوع شروع می کنند ولی اعتقادبر این است خلقت تفاوت ندارد جنسیت مطرح است، توانایی مطرح است ، نمی توان وقتی زنی توانایی دارد نا دیده گرفت و گفت چون زن است نمی تواند این توانایی را داشته باشد ، ولی از سرشت طبیعی نمی توان فرار نمود که طبیعت زن با مرد متفاوت است ، زنان دوست دارند که یکی باشد تا ازشان حمایت کند واین احساس همواره با زنان است و انکارش هم نباید نمود ولی مردان این گونه نیستند مستقل عمل می کنند این تفاوت ها هست ولی وقتی زنی قدرت انجام کاری را دارد و ما بخواهیم آن کار را ازش بگیریم آن وقت است که در حقش ظلم نموده و او را از تساوی بودن محروم نموده ایم .

خیلی از خصلت ها ی بین زن و مرد تفاوت دارند و این تفاوت ها گاهی آشکار است مثال در مورد کار مردان کار های سخت را دوست داردن ولی خانم ها کارهایی را دوست دارند که نیاز به جابه جایی نباشد ویا حالت نگهداری باشد همان طوری که شاهد هستیم زنان در نگهداری کودکان و سالمندان از مردان توان مند تر هستند .

وقتی صحبت از تساوی میشود همان طور که اطلاع هم داریم که در کنوانسیون تساوی زنان و مردان آمده است ولی این مراتب تساوی نیست این یک نوع ظلم در حق زنان است اسلام حق زنان را بیشتر رعایت نموده است البته وجه مشترک زیاد دارند ولی همین وجه مشترک هم وقتی در مقابل استدلال قران کریم واقع میشود خیلی ضعیف تر از آن است که ما بخواهیم این را تساوی بدانیم این یک نوع تشابه است که خواستاریم تا به عنوان تساوی به زنان خود به قبولانیم ولی باور این تساوی را روابط های اجتماعی ، اقتصادی ، نشان داده است .در خیلی از جا ها از تساوی حقوق زنان حرف به میان آورده می شود و شده است وقتی خوب دقت می کنیم مشاهده می شود که در بیشتر موارد زنان آلت دست قرار گرفته اند نه تنها حقوقی برایشان در نظر گرفته نشده است بلکه از آنان به عنوان ابزار کاری بهره برداری شده این جاست که بر زنان اندیشمند کشور اسلامی ما لازم شده است که تمام قرآن را ورق به ورق وآیه به آیه بخوانند وحقوق خود را بردارند ودر کنوانسیبون های بین المللی مطرح نمایند وبا صدای بلند خواستار لغو کنوانسیون حقوق زنان گردند که این تبعیض است نه تساوی  اگر هم قرار است که در کنوانسیون تبعیض علیه زنان حرفی مطرح گردد کلام خدا باشد چون قرآن وحی الهی است نه نوشته یک مشت انسان که با دستان خود به زنان خود ظلم روا داشته اند

زنان و مردان در خلقت هیچ تفاوتی ندارند وهر دو به عنوان مذکر و مونث خلق شده اند و تفاوت تنها در جنسیت است که بار ها این موضوع را هم مطرح نموده ایم ومطرح شده است اما چرا ما پافشاری روی حق طبیعی زنان نمی کنیم پا فشاری روی حقی می کنیم که اگر آن حق اعاده گردد زنان هم باید همانند مردان دور احساسات زنانه خود خط بکشند ودیگر نمی توان به آنان گفت زن بلکه مرد هستند با تفاوت جنسیت ولی این امکان ندارد و نادرست است اگر خود زنان هم بخواهند بپذیرند.اسلام برای زنان حدود تعیین نموده است این حدود مشخص است و معلوم وقتی زنی در مقابل خانواده هیچ گونه مسئولیتی ندارد تمام مسئولیت به گردن مرد است دیگر چه لزومی دارد که از تساوی بودن استفاده نماید معلوم نیست باز هم خواهم نوشت