سرود تازه نگاه پیام صادقانه داشت
رهرومست نیمه شب سحر ز کاروان جدا
رسیدن به عشق را به انتظار خانه داشت
برید از تمام زندگی تا که رسد به یار خود
برای دیدن رخش هزار ها بهانه داشت
عبور از بلاد سخت نداشت هیچ بهانه ایی
به شوق دیدن رخش هزار ها گمانه داشت
وضوی عشق را گرفت دو باره در حضور یار
به سجده گاه عشق تمام عشق را به خانه داشت
جوانه های دلبری به فصل سبز زندگی
هزار هزار، هزار هزار بهانه داشت
به شوق دیدن جوانه ها به کوی ودشت می خیزید
دلی که طول عمر را به عشق عشق بهانه داشت
از تیرگی ها تا سحر های پر از خون
از بی نهایت فقر تا دریای جیحون
از مردم آزاری های گزمه های نیمه شب
نالیدن از دست تمام مردمان تیره بخت
یا از سکوت مرد دنیا دیده روشن ضمیر
از که بگوییم یا از که به نالیم
زانان که مار نیمه شب از خانه بردند
بردند تا در دخمه های بی سرانجام خیانت
دامن عفت هایمان را پاره سازند
وانگه بکوبند با هزاران حرف بی ربط
وقتی زدیم فریاد از بیداد این نامردمان روز سختی
ما را دگر باره با چوب وشلاق بردند
تا که بکوبند بردهان مردگان شهر آهن
ما را برون از خانه و کاشانه کردند
بر پیکر ما با ستم شلاق نا مردمی
کوبیده تا از خانه خود دور کردند
احساس ما را زیر پای جور وکین از ریشه کندند
اما دریغ از اندکی پا پس نهادن
مردانه با این ظلم ما در جنگ وجدالیم
تا عشق موطن هست ما در بند دامیم
بیگانگان جایی ندارنددر دل ما
این جا دیار ماست عشق ما کاشانه ماست
مردانه خواهیم ایستاد تا آخرین جان
عشق وطن دیوانه کرده این تن ما
از تیرگی های تا سحر هرگز ننالیم
دنبال یک نور از سر شب تا سحر خواهیم گردید
فردای روشن را برای کودکان تقدیم داریم
تا زنده ایم فریاد آزادی دهیم سر
تمام این خطبه هشدار است ،به خود زنان که چرا مردان می باید از آنان پرهیز کنند آیا تا به حال شده است که زن باشی وزن دیگری را ببین و بگویی این چه وضعی است ؟اگر شده است باور کن تمام خطبه روی همین گونه موضوعات بحث می کند، در عمق این جملات رازی نهفته است ،که کمتر زنی آن را درک می کند ،اگر درک کند که دیگر مشکل نداریم ، نماز عبادت خداست ، زن شکر به جای آوری نماز است که خداوند برای مرد قرار داده است ، زن را خلق نموده است تا مردان به گناه آلوده نشوند حال اگر زنی خود به گناه آلوده باشد تکلیف مردان چیست ،
خداوند در خلقت از جنس مونث ومذکر حرف به میان می آورد و آیا از تفاوت دانش و عقل هم حرفی به میان آورده می شود آیا می توان گفت زنی که دکترا در رشته خاصی دارد ناقص عقل است این باور کردنی نیست ، در این صورت چطور می گوییم که زنان را حضرت علی ناقص عقل خطاب نموده است این طور نیست برای این ناقص عقل خطاب نموده است، که با توان عشوه گری که دارند ،می توانند هر کاری را انجام دهند ،که در این گونه موارد نشانه های زیاد هم داریم (که زنی به خاطر رابطه نا مشروع با شوهر برادرش شوهر خود را کشت یا برادری را وادار نمود که برادرخود را به قتل برساند)
خداوند زنان را به گونه ای خلق نموده است ،که در تملک مرد باشند، از آن مرد باشند، تنها برای مردان خود آرایش و دلبری کنند ،نه برای مردان دیگر، حافظ منافع مردان خود باشند ،فرزندان نیکو تربیت کنند ،این نیست که ناقص اند، اگر از ارث نصف مرد می برندبه خاطر این است که، هیچ گونه مسئولیتی در قبال زندگی وهزینه های آن ندارند، وقتی هیچ مسئولیتی نداشته باشیم ارث برابر هم نخواهیم داشت ولی اگر مسئولیت داشتند حتما از ارث هم ،هم اندازه مردان می بردند، ما نمی توانیم بگوییم کتاب آسمانی ما قران نواقص دارد، این نواقص از جانب ما انسان هاست آن هم در رابطه با درک و شعوری که در برداشت های علمی خود داریم ، وگر نه خداوند می توانست همان گونه که همه موارد، زندگی ، اجتماعی ، زناشویی ، اقتصادی ، را در این کتاب بیان نموده است ما بقی را هم بیان نماید در این صورت حیف است که زنان بخواهند با این فکر که از مردان کمتر هستند ،بر علیه مردان حرکت کنند ، نوع جنسیت زن با نوع جنسیت مرد تفاوت دارد این تفاوت خیلی پیچیده است و مهم ،و از توان من برای تشریح کردن خارج است، ولی این را می دانم که هر جنسیتی برای کاری خلق می شود، هدفمند ودرست در خلقت نمی توانیم اشتباه در نظر بگیریم ،که اگر اشتباه گرفتیم وارد گناه خواهیم شد، .همان طور که وقتی می خواهیم از مرزی عبور کنیم لازم است، چشم دل را باز کنیم ،تا بتوانیم راه درست را انتخاب کنیم .
زنان ومردان امروز دوش به دوش هم در این اجتماع برای بهتر شدن جامعه خود تلاش می کنند ،اما وچرا هایی هست ولی نه این قدر که نتوانیم اصلاحش کنیم، مردان کمتر در معرض خطر هستند ،تا زنان ،مردان بهتر می توانند در اجتماع ظاهر شوند تا زنان، اصلا نگاه به زنان نگاه خاص است، در تمام جوامع جهانی، هیچ کاری هم نمی توانیم بکنیم ،این فرهنگ شاید دو هزار سال دیگر هم طول بکشد، تا باور کنیم که خلقت یکسان است هیچ تفاوتی در بین نیست الا جنسیت، که آن هم به خاطر موضوع خاص است ،همه این را می دانیم چرا خطبه مولایمان را زیر سئوال ببریم خودمان را اصلاح کنیم جایگاه خودمان را معولم کنیم، آن وقت خواهیم دید که هیچ هم این طور نیست ،مثال وقتی زنی در زندگی خود هیچ کم ندارد هر چه بخواهد شوهرش دراختیارش قرار می دهد ،ارث برای چه می خواهد برای مالکیت که این مالکیت اگر نصف هم باشد کافی است، چون ارث زن سرمایه او می شودو می تواند تولید ومحصول داشته باشد، وبه بازار ارائه دهد و سودش را هم خود بگیرد، هیچ نوع هزینه زندگی هم که ندارد بس هر روز به ثروتش اضافه می شود ،ولی مرد این گونه نیست می باید از در آمد خود زندگی زن وبچه های خود را تامین نماید این گوشه ایی تا بعد اگر عمری بود باز هم خواهم نوشت .
موفق باشید