مطالب خبری وشعر

هدف این است که در این وبلاگ اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهم

مطالب خبری وشعر

هدف این است که در این وبلاگ اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار دهم

تیرگی ها

از تیرگی ها تا سحر های پر از خون

از بی نهایت فقر تا دریای جیحون

از مردم آزاری های گزمه های نیمه شب

نالیدن از دست تمام مردمان تیره بخت

یا از سکوت مرد دنیا دیده روشن ضمیر

از که بگوییم یا از که به نالیم

زانان که مار نیمه شب از خانه بردند

بردند تا در دخمه های بی سرانجام خیانت

دامن عفت هایمان را پاره سازند

وانگه بکوبند با هزاران حرف بی ربط

وقتی زدیم فریاد از بیداد این نامردمان روز سختی

ما را دگر باره  با چوب وشلاق بردند

تا که بکوبند بردهان مردگان شهر آهن

ما را برون از خانه و کاشانه کردند

بر پیکر ما با ستم شلاق نا مردمی

کوبیده تا از خانه خود دور کردند

احساس ما را زیر پای جور وکین از ریشه کندند

اما دریغ از اندکی پا پس نهادن

مردانه با این ظلم ما در جنگ وجدالیم

تا عشق موطن هست ما در بند دامیم

بیگانگان جایی ندارنددر دل ما

این جا دیار ماست عشق ما کاشانه ماست

مردانه خواهیم ایستاد تا آخرین جان

عشق وطن دیوانه کرده این تن ما

از تیرگی های تا سحر هرگز ننالیم

دنبال یک نور از سر شب تا سحر خواهیم گردید

فردای روشن را برای کودکان تقدیم داریم

تا زنده ایم فریاد آزادی دهیم سر

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد